این روزهای من و دخملی
سلام دردونه ی من عزیز دلم از صمیم قلبم عاااااااااااااااااشق تک تک لحظاتیم که باهات می گذرونم از همون اول صبح که با بووووووووووو بووووووووو گفتن و دست کشیدن به صورتم بیدارم می کنی ( که البته ناگفته نماند گاهی یکم خشن برخورد می کنی و میخوای چشمو در بیاری ) بازم ناگفته نماند: روم به دیفااااااال از اونجا که صبح ها انقدر فرشته میشی من از خوش اخلاقیت سوئ استفاده می کنم و همچنان که تو مشغول ور رفتن با پتوت یا در حال حساب کتاب و ور رفتن با انگشتاتی من این وسط با خیال راحت به خواب خوشم ادامه میدم و تو طفلکی مجبوری خودتو مشغول کنی تا مامان لالا ک...
نویسنده :
مـامـان آتـیـن
14:04