دختــری دارم دردونــه
دردونه ی من در سن 18 ماهگی تو صحبت کردن کامل شده دیگه رسما" سخنرانی می کنه برامون وقتی حرف میزنه هیشکی باورش نمیشه 18 ماهشه...
خلاصه بگم: احساساتشو در مورد هر چیز بیان می کنه، با من شعر میخونه ، اظهار نظر می کنه، هرچی که می بینه و هرکاری که کرده رو شرح میده
توضیح کاملش و نمونه هایی از بلبل زبونیای خانوم طلا بمونه برا پست 19 ماهگیش!
الان اومدم عکسبارون کنم
ادامه مطلب هم ببینید یـــــــــه عالـــمـه عکس داریم
جدیدا" تا میگیم ژست بگیر این جوری میشه
فدای اون انگشت کوشولو و اون لپــای خوشمزه ات
اینم یکی دیگه از ژستاشه
عکست افتاده تو شیشه ... خیلی دوسش دارم
الووووووو... (از صبح تا شب تو خونه اینجوریه در حال تلفنی صحبت کردن) اما وقتی که باید حرف بزنه ساکت میشه و منتظره براش حرف بزنن مگر اینکه خیلی سرحال باشه... که اون موقع هم اینقدر بلبل زبونی می کنههههههههههه، طرفو از رو میبره رسما"
عافیت باشه گلممممممم
اولین لقمه ای که آتین برام گرفت و دهنم گذاشت... خوشمزه ترین نون خامه عمرم
لی لی حوضک می خونه
نخ دندون می کشن!!!!
تمرکز دخترمو به هم نزنین... گلاب به روتون ... مشغولن
نیمرختــو عشـق است (قابل توجه: داره به شاهکارش رو دیوار نگاه می کنه)
تابه اسباب بازیشو دور سر خودش و ما میچرخونه
و میخونه: اِستَن دون دونــــه (اسپند دونه دونه)
از وقتی هوا خوب شده غروبا اکثرا" بیرونیم و خانوم کیــــــــففففففف می کنن
قلب منی تــــــو...
بازم همون ژست خوشگلش
خدارو شکر وزنی که کم کرده بودی برگشت و یکم جون گرفتی
و بـــــــــاز هم همون ژست
وقتی آتین خودشو به خواب میزنه ...
چشماشو به هم فشار میده هیچ، لباشم...
یه ژست نــــــاز دیگه
وقتی شعری که دوست داره رو براش می خونم این شکلیه سراپا گوش به این میگن
آتین در شهربازی ،، و عشقش بستنی
بستنی منم معمولا" سهم ایشون میشه هروقت خیلی دلش سوخت میده یه گاز کوچولو بزنم
آتین سوار قارقارک... (چیــه! خب اسمشو نمی دونم)
سنگ بازی... از بازیهای مورد علاقه آتینی
این بوس خوشمزه فوت شده از طرف آتین تقدیم به همه بیننده های گل وبمون و بابای عرشیا خان که عکس اختصاصی خواسته بودن... (ببخشید دیر شد)