♥ آتـیـن ♥♥ آتـیـن ♥، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

♥ دخمل کوشولوی من... آتین ♥

♥ فرشته کوچولوی 16 ماهه من ♥

1390/12/14 4:39
3,268 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوست جونای مهلبونم قلب چقدر دلم برای خودتون و نی نیای نازتون تنگ شده بودبغل

از این به بعد دیگه همیشه هستم و ایشالا از خجالتتون در میامچشمک بگذریم...

دخمل کوچولوی من 16 ماه و نیمه شده. باورتون میشه؟؟؟؟؟تعجب من که باورم نمیشه!!!! ایشالا 100 ساله بشهماچ

اندر حکایات و احوالات نازدونه بگم که:

 بالاخره دخملی ترسوی من در سن 16 ماهگی راه افتاد هورااااااا (به قول خودش هووا هووا)قلب

الان دیگه حاضر نیست بیشتر از 5 دقیقه رو زمین بشینه!خیلی از این ور به اون ور میره اما خوشبختانه  خیــــلی شیطون نیست ! و ماشالا خیلی هم عاقل و البته شرطیه یعنی اگه یه بار یه اتفاقی براش بیفته برای همیشه تو ذهنش میمونه و خیلی رعایت می کنه

مثلا" یه بار در آکواریومو باز کرده بود و دستش لاش مونده بود از اون روز هر وقت طرف آکواریوم میره اون اتفاقو یادش میاد یکم ناله می کنه و دستشو بوس می کنهماچ

از اینکه مورد توجه و مورد تایید همه باشه لذت می بره.

از بازی کردن با بچه های هم سن خودش خیلی خوشش نمیاد یعنی وقت بازی یه جورایی انگار نی نیارو داخل آدم حساب نمی کنه بیشتر دوست داره با بزرگترا همبازی بشه البته فکر می کنم اکثر بچه ها تو این سن همینجوری باشن! سوال توی بازی با بچه ها همه چی رو میخواد صاحب باشه و کسی نباید به وسایلش دست بزنه وگرنه... جیغ بنفش و قاپیدن شیئ مورد نظر طی یک حرکت انتحاری!از خود راضی و البته روم به دیوار گاهی هم یکم خشانت  یا همون خشونت چاشنی کار می کنه و مارو شرمنده می کنهخجالت

علاوه بر ( چشم. دماغ. دهن. ابرو. لپ. دندون.مو. زبون. گوش. دست.پا انگشت. شکم و ناف) زانو . میمی. پیشونی.گردن. بازو و زیر بغلشو نشون میده+گوشواره و النگوش ، لاک روی پاش و گل سرشتشویق

و علاوه بر صدای (هاپو. پیشی. ببعی. زنبور.) صدای خروس. اسب و جوجه رو هم میگه

اعداد رو تا 3 و گاهی تا 4 میگه و جالبه که اون همیشه یکی از من جلوتره من میگم یک میگه دو میگم سه میگه چهارماچ

البته تقریبا"  تلفظ همه اعداد  رو بلده اما این 4 تا رو پشت سر هم و معمولا" بدون اشتباه میشمرهمژه

کلا" تو بلبل زبونی استاده. حدود 300 کلمه یا بیشتر رو با اون زبون شیرینش میگه +حدود40 تا اسم و 10-15 تا واژه کُردی و اعداد و رنگهاقلب

 

اینم یه سری از کلمات جالبی که میگه:هورا

قاشق: داگُگ   سی دی: دیدی  عزیزم: عزینَم   دستکش: دَه تِس    کنترل: دُن تو دُل 

لباس: دیباس   دوربین: دومبین    خورشید: هوسید   عوض: عَبَض  

 گردن: گَندَن   النگو: اَگوگو   هندونه: دودونه

گوجه: دوجی    قند: دَند      قندون و دندون: دندون   خاموش: هامبوس

چاقو: تاگو    آسانسور: آدادور    بنفش: بَبَش   خرما: هوما   قطره: گَهته 

شربت: دَبَت      کارِبد: دا بَد    کوچولو: توتولوو   نخود: نُدُد      متکا: مُتَــتا

بشینم: بیـــــسینَـم    شالاپ شولوپ : داپ باسی  اسباب بازی: اَبـــازی

  کثیف: کَبیس     تنبل: تَمبَه    خودکار: دودار    دستشویی: دَدویـی    ای بابا: اَ بابا

 اینم چندتا از اسما:

نوید: نَبید   داوود: دابود   دایی بابک: دابابَه   هلیا: هِه یا   مریم: مــَیَـم     یلدا: یــَـدا

کتی: دَتــی   کیوان : تــیـمان   نسترن: نــَدَ دَن  حمید: عَمـید

دهنشو مثل ماهیا . و پیر زنای بی دندون می کنه.!نیشخند

سرشو مثل باباش خشک می کنه. ادای سبیل تاب دادن آقا جونشو در میاره. تو خیابون ادای حرف زدن و گریه کردن بچه هارو درمیاره... خدای ادا اصوله بچم!نیشخند

لپ همه رو تندتند می کشه و میگه تُپُلـی تُپُلــیقهقهه عاشق این کارشممممممماچ

هر آشغالی رو فرش پیدا کنه میاره میده به من و میگه اه اه آتال(آشغال) یا اه اه تِدِش (چندش)مژه

ساعت هم همیشه براش دوئه و همه چی رو هم به رنگ آبی می بینه!! هروقت می پرسیم ساعت چنده؟ آتین هرجا باشه خودشو میرسونه و میگه 2 .

میگیم لباست چه رنگیه؟ میگه آبی. شلوارت؟ آبی. لباس مامان؟ آبی. خلاصه همه چی آبــــیییییییییییییی...

باباش که پرسپولیسی دو آتیشه اس همش حرصش می گیره که چرا نمیگه قرمز!چشمک

عاشق اینه که شیشه های ماشینو بده بالا و پایین

عکس خودشو تو گوشی یا هرجای دیگه ببینه میشناسه و  بوسش می کنه. عکس من و باباشم همینطور.

مرواریداشم با دوتایی که تازه داره نیش میزنه کلا" 8 تاس.

می پرسیم اسمت چیه؟ میگه آتین جون جونیتعجبخنده

میاد خودشو برامون  لوس می کنه به باباش میگه: نـَبـید جون جونم . باباجی جونمممم

به من میگه:مامی.مامانی جونم. مامانم. مامانه من (با هر منی هم که میگه میزنه رو سینه اش)بغلهمه زندگیمه به خداااااااااا

نه که این کلمه ی " جــون" رو به مامان و بابا چسبونده ما خوشمون اومده الان دیگه به همه کس و همه چی یه جون اضافه میکنه زبانمثل: داگگ جون (قاشق جون) یساجون (یســنا جون) . میگه مامان نم جون بده . آب جون بده یا میاد تنوع بده جونو میذاره آخر جمله اش: آب بده جونمنیشخندبغل

این نمونه اش دیگه نوبره واقعا" (با عرض پوزش البته)خجالت میگم آتین چیکار کردی؟ میزنه رو پوشکشو میگه پی پی جون!!!!!!!!!تعجب

با تبلیغای تلویزیون همراهی می کنه تا تبلیغ دنت میاد جلوتر از گوینده اش میگه دنـــــتتتت

گرین هاوس . پوم پوت. نرم کننده موی سر لولان وچندتا دیگه رو هم قبل از گوینده اش میگه و باعث میشه فک ما از تعجب بیفته رو زمین!! من هنوز این تبلیغارو نفهمیدم چی به چیه این نیم وجب همه رو ماشالا از حفظه و تا آهنگ شروع هرکدوم میاد میفهمه کدوم تبلیغه...هیپنوتیزم

کاراش واقعا" تعجب برانگیز شده ...قلب دردونه من

سر ظهره و من از خستگی بازی با این وروجک و چونه زدن باهاش خوابم می گیره همین جوری وسط اسباب بازیاش ولو میشم چشام تازه داره گرم میشه که آتین محکم میزنه تو صورتم سرمو میارم بالا ببینم چیه؟ کیه؟ اینجا کجاست! که آتین یه لبخند و یه نگاه شیطانی مهمونم می کنه و انگشتشو میذاره رو بینیش میگه مامان هیسسسس  هاپیش (یعنی مامان ساکت شو بخواب)خمیازه و باز من و میمونم هاج و واج با یه فک افتاده رو زمین !!هیپنوتیزم

 

کاربرد و مورد استفاده تمام لوازم آرایشو بلده مدادو میبره سمت ابروهاش، برس رژگونه رو می کشه رو لپاش، کرمو میزنه به صورتش، دئودرانت رو میزنه زیر بغلش، اپلیدی رو می کشه رو دستشو میگه ووو  وووخنده

کنترلو میگیره سمت تی وی و میگه عَبَض. برنامه های ایروبیک یا رقص و ورزشو که می بینه باهاشون میشمره، یک دو سه چهار و دست و پاشو تکون میده (مثلا" ورزش می کنه)چشمک

و اما راجع به خورد و خوراکش:

شبا پا به پای ما بیداره ... تا 3 هم نخوابیم نمی خوابه! اما در کل خوابش خوبه. معمولا" شبا 11_12 می خوابه تا 11_10روز بعد وسط روز هم دو ساعتی می خوابه.

همچنان صبحا بی اشتهاس و قبل از ساعت 1 هیچی نمی خوره غیر از شیرمادرافسوساما بقیه روز رو تقریبا" خوش اشتهاست.

عاشق سس کچاب ، رب ، ماکارونی، سیب زمینی،ژله،پاستیل و ماسته.فرشته اما شیر پاستوریزه و غذاهای شیرینو خیلی دوست نداره. میوه و آبمیوه هم زیاد نمی خورهافسوس

اما مولتی ویتامین و قطره آهنشو خدارو شکر خوب میخوره.

دیگه فکر کنم تقریبا" همه چی رو نوشتم چشمک عکسای دخملی رو یکی دو روز دیگه تو پست بعدی میذارم ایشالا

دوستون دارممممممممم بووووووووووسماچماچماچ

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (32)

sara
13 اسفند 90 21:24
سلام دوست عزیز بهتون تبریک میگم وبلاگ خیلی زیبایی دارید، ازشما دعوت میکنم این مجموعه های آموزشی و لباسهای بچه گانه را ببینید در ضمن مجموعه های آموزشی خوب و مفیدی برای بزرگسالان هست که توش آموزش ورزشهای لاغر کننده و یوگا و ماساژ و آموزشهای مربوط به نگهداری از نوزاد و کلی چیز مفید دیگه هم هست http://www.ninicenter.com/ در ضمن خوشحال میشم که با هم تبادل لینک کنیم میتونید در قسمت تبادل لینک رایگان سایت من لینکتون را بذارید و لینک من را هم به اسم فروشگاه محصولات کودک در لیست دوستانتون اضافه کنید،ممنونم
نی نی های حاجی-مامان زهرا
13 اسفند 90 21:36
سلام چه دختر نازی دارید چه حکایات و احوالات با حالی از این دخمل خوشگل نوشتی
نی نی های حاجی-مامان زهرا
13 اسفند 90 21:37
با خواهرم کلی بهش خندیدیم با اجازه لینکتون کردیم
مامان دینا
13 اسفند 90 23:17
سلا عزیزم چه عجب فرصت کردب بیایی از این دخملمون بنویسی . وااااای که بامزه وشیرینه کارهایی که میکنه .قربون اون حرف زدناشقربون اون شیرین کارایش دینای منم عاشق تبلیغ دنتهمامانش این دختر بلا رو حسابی ببوسششش
مامان حسني
14 اسفند 90 9:11
سلام چه خانمي شده اين ني ني كوچولوي ديروز قربونش برم با حرفها وكارهاي بامزهاش كه خيلي ازدستش خنديدم جالبه كه بچه ها اينقدر تبليغات دوست دارن وما ازشون متنفريم فقط نمي دونم چرا حسني همين كه تبليغ دنت مي ده (هموني كه باباهه نينيش را خواب ميكنه ) جيغ ميزنه وگريه مي كنه به شدت
مامان امیر علی
14 اسفند 90 9:48
به به خوش اومدین .دخمل نازم کجا بودی عزیزم ؟ دلمون برات تنگ شده بود عزیزم ؟؟؟ ممنون به امیر علی رای دادین .راستی ماشاله دخملم بزرگ شده .عروس بشه ایشاله مخصوصا اینکه لوازم ارایشها را هم و از الان خوب یاد گرفته شیرین زبون راه رفتنت هم مبارک باشه عزیزم بازم پیش ما بیا منتظر عکسهای نازتیم
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
14 اسفند 90 13:32
دخترم 16 ماهگیت مبارک. آفرین به دختر باهوش که میتونه بشمره، راه بره و اینهمه حرفای قشنگ بزنه.
مریم(مامان روشا)
14 اسفند 90 16:04
الهی من قربونش بشم با این شیرین زبونیاش مرسی اومدی پیشم خیلی دلم تنگ شده بود براتون
الهام مامان رامیلا
14 اسفند 90 16:33
سلام عزیزم بخدا چقدر خوشحال شدم که دیدم اومدی چرا اینقدر نبودی دلموم برات تنگ شده بود خیلی کار خوبی کردی که اومدی زود زود بیا خانم دل ما کوچیکه بخدا روی ماه هردو تون رو می بوسم
مونا (مامان النا)
14 اسفند 90 16:46
سلام دردونه ی خاله چه عسلی شدی تو راستی یه سوال؟ مگه شما هم کرد هستین که میگی چند تا کلمه ی کردی بلده؟؟ یه نکته ی جالب اینکه واقعا" فکر کردم همه ی اینا رو خودم درباره ی النا نوشتم!!!! خیلی کاراشون شبیه به همه این وروجک ها!! البته النا خیلی دیر شروع کرده. الان 28 ماهشه .آتین الان به موقع است کاراش. رنگ آبی رو خیلی دوست داره النا و همش میگه ماشین آبی!! بابای النا هم پرسپولیسیه و لجش درمیاد!! میبوسمت عروسک خاله. زودی عکس بزار
یاسمن
14 اسفند 90 18:15
سلام. خییییییییییییلی ممنون که به وبم سرزدید ممنون از لطف بی نهایتتون
سحر مامان آراد
14 اسفند 90 19:39
فرشته کوشولو قربون خودتو فرهنگ لغاتت
سمیه مامان ارمیا
15 اسفند 90 11:27
عزیزم چه ناز حرف می زنه
مامان آیلا
15 اسفند 90 11:51
ای شیطون بلا حسابی خانمی شدی برا خودت . مامانی خیلی نگران نباش آیلا هم بعضی وقتها ما رو شرمنده دیگرون می کنه و از چنگ انداختن و مشت زدن هنگام خوابم که نگو . از روی این گل گلی خاله ببوسسسسسسسسسسسسسسسسسس منتظر عکسهای جدیدیم
مامان رادین
15 اسفند 90 17:59
هزار ماشا ا... به این دخمل ناز نازی من تو لیست دوستای رادینم دخملی رو اضافه کردم البته با اجارتوون
مامان رادین
15 اسفند 90 18:02
این ادرس سایت پسرم رادینه ببخشید تو کامنت قبلی یادم رفت بذارم
مامان نوژا
16 اسفند 90 8:47
جیگر تو لپ لپوی من
مامان سانای
16 اسفند 90 14:36
ماشالله. مواظبش باش الان که را افتاده خطرناکه شده .ببوس شیرین زبون تپل مپل رو
آرتین خان
16 اسفند 90 15:18
ماشالا به آتین جون خاله توی این مدت که نیومدم بهت سر بزنم خوب پیشرفت کردی عسلی آفرین به تو و به مامانی
...
16 اسفند 90 17:05
الهی من فدای این نی نی قشنگتتتتتتتتتتتت بابا جون پس افتادیم بس که امدیم , نبودید رفیتم
فرناز/ مامان ریحانه
17 اسفند 90 2:09
سلام مامان آتین جون، ممنون از اینکه به وبلاگ ریحانه اومده بودین. من با افتخار لینکتون کردم.
مامان ماهان
17 اسفند 90 8:33
به به مامانی همه چیز رو کامل نوشتی دستت درد نکنه ای جان چقدر حرف زدنش شیرینه .... آتین جونم خیلی نانازززززززززززززززززززی تاتی کردنت هم مبارکه شیرین زبون الهی رنگ آبی خیلی بامزه بود بووووووووووووووووووس
معصومه
17 اسفند 90 12:23
سلااااااااااااااااامممممم 16 ماهگیت مبارک قندعسلمممممممم حسابی خانمی شدی برا خودت عزیزم فدای خودتو فرهنگ لغاتت عشقمممممممممممم راه رفتنت هم مبارک باشه عزیزم والبته همه ی پیشرفتات مواظبش باش مامان جون بووووووووووووووووووسسسسسسسس مامانی و آتین جونمممممممممممممممممممممم دوستووووون دارممممممممم
مامان انی
18 اسفند 90 2:38
افااااااااا اون سه نقطه منم عشقم
مامان رها
18 اسفند 90 9:10
وای خاله درسته که خیلی دیر راه افتادی اما تو زبون و شیطونی کردنات بلبلی هستی خوش بحالت که اینقده چیز بلدی فدات بشم خیلی لذت بردم واقعا تو 16 ماهگی این همه حرف می زنی یا سنت بیشتره باورم نمیشه خوش بحالت هوراهووووووووووووووورا
مامان رها
18 اسفند 90 9:13
مامانی گلاب می خواستم ببینم چی کار کردی که این قدر چیز بلده بگه ما رهامون تو شیطونی حرف نداره از 8 ماهگی از در و دیوار بالا می رفت اما تو حرف زدن خیلی معدود چیزا رو می گی می خواستم بدونم کار خاصی کردی یا همین زوری شده راهنماییم می کنی فدات بشم
مامان امیر علی
18 اسفند 90 11:27
سلام عزیزم ما اپیم تشریف بیارید خوشحال می شیم
عاطفه مامان آوا خانم ناز نازی
19 اسفند 90 0:51
سلام عزیز خاله 16 ماهگیت مبارک. آفرین دختر خوشگل چه پیشرفتهای خوبی. بچه ها خیلی با هم متفاوت. یکی زودتر حرف میزنه یکی زودتر راه میره. در هر حال همشون شیرین و دوست داشتنین.
مامان انی
19 اسفند 90 6:48
نمی گی ما داریم کف می کنیم اخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خوب عکس های این نی نی خوشگله رو بذار دیگه دلم دیگه طاقت ندارهههههههههه دوسچ دارم خوووووووووو
مامان انی
19 اسفند 90 6:48
فرناز/ مامان ریحانه
21 اسفند 90 0:42
الللللللللللللللللهی چقدر شیرین زبونی تو نانازی کلی خندیدم برای این کلمه های بانمکی که میگی. مامانی از وقتی هم لینک شدیم همه آرشیوتونو خوندم و عکسای ناز دخملی قشنگتون رو هم دیدم و کلی لذت بردم. عکسای آتلیه شم خیلی قشنگ بودن با اون هد یاسی رنگ خوشگل و کلا فهمیدم مامان با سلیقه ای هستی از ست کردن لباس هاش می شد فهمید.
مامی اویسا
2 فروردین 91 2:31
واااااااااای خدایا چه دخملی نازی عزیزم..خدا حفطش کنه....مرسی که به ما سرزدین